وب سایت رسالت من،تمام همت خود را معطوف به بیان حقایق جالب درباره ی خودشناسی و خداشناسی در قالب مطالب و مقالات رایگان و محصولات در این حوزه پرداخته است.

محل لوگو

احساسات انسانی و نظر خداوند درباره ی آن ها


 

انسان در طول روز احساسات مختلفی تجربه می کند، غم، نگرانی، اشتیاق، امید، ترس و خشم. منبع تولید کننده ی این احساسات، افکار انسان هستند. روزانه حدود شصت هزار رشته ی فکری از مغز انسان عبور می کند، تعقیب هر فکر و آگاهی یافتن از روند افکار بسیار دشوار است اما کمتر کسی یافت می شود که از احساسات درونی خود آگاهی نداشته باشد در واقع مکانیزم شناخت افکار مثبت و منفی توسط شخص از روی توجه به احساسات قابل ردیابی است.در این بین باز کمتر هستند کسانی که به تاثیرات عمیقی که هر احساس ادامه دار بر زندگی و بر جسم و روح انسان می گذارد توجه داشته باشند.

هر فکر و در پی آن هر نوع احساس، انرژی مخصوص به خود را داراست. این امواج از مغز انسان که مثل دکل انرژی عمل می کند به سمت جهان منتشر می شود و رویدادهای منطبق با سطح انرژی ارسال شده به سمت شخص باز می گردد.

خانم استر هیکس روانشناس و نویسنده ی معروف غربی، در کتاب خود تحت عنوان ((بخواهید تا به شما داده شود))، احساسات مختلف را به ترتیب از بهترین تا بدترین حالت درجه بندی می کند.بهترین نوع احساسات،احساس شماره ی یک شامل نشاط، آگاهی، پذیرش، عشق و شکرگذاری است و در انتهای هرم بدترین نوع احساسات شماره ی بیست و دو، احساس افسردگی، ترس، ناامنی و غم قرار دارد.

نکته ی جالب توجه این است که احساس های متضاد هیچ گاه نمی توانند کنار هم تجربه شوند. در واقع حضور یکی از آنها نشان از نبود احساس متقابل آن است. مانند تاریکی که نشان دهنده ی نبود نور است و به محض حضور نور تاریکی از بین می رود. همینطور است در رابطه با احساس ترس که هر کجا حضور دارد صفت متضاد آن یعنی اطمینان و امید وجود ندارد.

ما در اینجا می خواهیم به بررسی بدترین نوع احساس در لیست درجه بندی یعنی احساس ترس بپردازیم:

حدیث معروفی از حضرت علی (ع) بدین مضمون وجود دارد: بزرگترین گناه، ترس است. همانطور که گفتیم در هرم درجه بندی احساسات نیز در آخرین درجه، احساس ترس قرار دارد و در واقع بزرگترین و بیشترین انرژی منفی متعلق به احساس ترس است. حقیقتی که دانشمندان علوم ذهنی در قرن حاضر به آن دست یافته اند، حضرت علی (ع) هزار و چهارصد سال پیش خیلی ظریف به آن اشاره فرموده است.

شاید برایتان جالب باشد که ترس در واقع نوعی ایمان است. اما ایمان وارونه، ایمان درست، ایمان به حقیقت وجود خیر، نیکی، ثواب و نور است و ایمان نادرست (ترس) در واقع ایمان به بدی، شر، گناه و تاریکی است. احساس ترس یعنی داشتن ایمان به قدرت بدی. اگر انسان معتقد باشد جهان یک سویه و یک جهته است و دارای یک منشا و یک منبع می باشد و آن هم خیر است (این اعتقاد اساس یکتاپرستی و توحید است) آنگاه ترس معنای خود را از دست خواهد داد.

حال ببینیم نظر خداوند درباره این احساس چیست: در قرآن بارها و بارها واژه ی ترس تحت عنوان کلمه ی ((خوف)) تکرار شده و نکته ی جالب اینکه هر بار همراه حرف نفی ((لا)) تکرار شده است. خداوند در آیات گوناگون می فرماید مومنان کسانی هستند که نه ترس و نه اندوهی دارند. 

البته ترسی که تا بدین جا از آن سخن گفته شد ترس ادامه دار و ممتد می باشد. احساسات طبیعی انسان که ترس نیز جزو آن هاست عامل ایجاد کننده ی واکنش های دفاعی بدن انسان هستند و می توانند نقش مثبت و محرک ایفا کنند. اگر احساسات تحت کنترل انسان باشند نه تنها بد نیستند بلکه خوب و عامل حرکت فرد به سمت رفع منشا ایجاد کننده ی خطر می باشند و انسان را وادار به واکنش و فعالیت می نمایند. مانند کسی که از ترس فقر یا بی پولی و نداری اقدام به تلاش و کار و کوشش می نماید. خداوند در این باره در قرآن می فرماید: ما حتما شما را به اندکی از ترس و گرسنگی می آزماییم(بقره 155). اما همین ترس زمانی که از حد خاصی عبور می کند افسار آن از دست انسان خارج می گردد و خطرناک می شود آنگاه به جای حرکت انسان را فلج می کند. ترسی که در قرآن نهی شده در واقع همین ترس فلج کننده است.

حال سوال این است: ما چطور با این ترس مبارزه کنیم و آن را از میان برداریم؟

ترس با فرار کردن از آن قدرت و نیرو می گیرد و با حمله کردن به آن ضعیف و نابود خواهد شد این یک اصل است.

در واقع بهترین راه از بین بردن ترس، حمله کردن به آن است. در چند سطر پیش توضیح داده شد که ترس ایمان به شر و بدی است در حالی که بدی واقعیت ندارد و موهوم و زاییده ی تخیل انحرافی بشر است. چیزی که واقعیت نداشته باشد و پوچ باشد تنها راه اثبات پوچی آن حمله کردن به آن است. مثل ترس از تاریکی که با ورود به آن متوجه پوچی آن می شویم. مثل ترس از سخنرانی در جمع که به محض اقدام، آن ترس از بین می رود و بعد از دقایقی بدن و ضربان قلب حالت طبیعی به خود می گیرد و هر بار بعد از تکرار این روند ترس کمتر و کمتر خواهد شد.

نکته ی آخر در رابطه با ترس این است که مکانیزم ذهن در مقابله با ترس ها مانند مکانیزم عمل ذره بین است. کار ذره بین نشان دادن اشیا کوچک در اندازه ای بزرگتر است ذهن دقیقا همین کار را با ترس می کند و در واقع این جزو مکانیزم دفاعی مغز انسان است که برای پرهیز از ترس آن را بولد و بزرگ نشان خواهد داد. بسیاری از افراد بعد از قرارگیری در موقعیت دلهره آور اغلب اعتراف می کنند که آنقدرها هم که تصور می کردند ترسناک نبوده است. این حالت ذهن را با حمله ی پی در پی به موقعیت های استرس زا می توان کاهش داد و هر بار احساس آسودگی بیشتری را تجربه کرد به طوری که در مواجه با ترس های بزرگتر ذهن همکاری بیشتری نشان می دهد و حالت تدافعی خود را از دست خواهد داد و به پذیرش بیشتری می رسد.

اینگونه انسان با افزایش دامنه ی راحتی خود رشد می کند و بزرگ و بزرگ تر می شود.

 

  انتشار : ۲۲ مرداد ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 593

برچسب های مهم

دیدگاه های کاربران (0)

رسالت من، وب سایتی حاوی مطالب گوناگون در زمینه ی خودشناسی و خداشناسی و با هدف ارائه ی آن به به علاقه مندان این حوزه فعالیت می نماید

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما